آرشیو تیر ماه 1399

در این وبلاگ به بررسی انواع سمعک ها و کاربرد آن ها می پردازیم

خرید سمعک ویدکس

۵۴ بازديد

Boothroyd در سال 2005 اهمیت و اهداف اندازه گیری ظرفیت بچه ها برای دریافت گفتار 1 بر این صورت بیان کرد:

توصیف نقص و ناتوانی کم شنوایی قبل از مداخله

راهنمایی برای تصمیم گیری در مورد مداخله حسی

ارزیابی نتایج  حاصل از مداخله حسی

راهنمایی برای تصمیم گیری در مورد مداخله تحصیلی

Monitor و ارزیابی کردن نتیجه ی مداخله ی تحصیلی

فقدان ابزارهای مناسب در این زمینه خیلی نگران کننده است زیرا تصمیم های تجویز سمعک  نامناسبی که بر اساس اطلاعات ناکافی صورت می گیرد می تواند تاثیر نامطلوبی روی رشد زبان ،روانی و به طور کلی کیفیت زندگی داشته باشد .

هنگام تایید عملکرد سمعک در بچه ها به منابع اصوات مختلف از قبیل والدین ،پرستار ،مربی ،ادیولوژیست و سایر افرادی که به هر طریقی با بچه در ارتباط هستند نیاز است و این نتایج تحت تاثیر عواملی مثل سن کودک ،سن شروع کم شنوایی ، نوع و میزان کم شنوایی و یا اختلالات همراه (مشکلات جسمانی یا شناختی )قرار می گیرند تایید نتایج در بچه ها از طریق راه های متعددی صورت می گیرد :

تعیین سودمندی سمعک از طریق مشاهده ی رفتار کودک

مشاهده غیر رسمی

اندازه گیری های مستقیم

سودمندی سمعک با استفاده از مشاهده ی رفتار کودک در پاسخ یا عدم به اصوات تقویت شده تعیین می شود این رفتارها ممکن است به صورت افزایش هوشیاری ،افزایش صداسازی در بچه نمود پیدا کند .گاهی هم والدین با دادن comment های مثل بهتر شدن فرزندانشان هنگام استفاده از سمعک ادیولوژیست را از این امر آگاه می کنند .

مشاهدات غیر رسمی در شرایطی که کودک در محیط های طبیعی پاسخ می دهد اتفاق می افتد در این زمینه باید والدین و پرستار کودک را راهنمایی کرد تا در شرایط و موقعیت های مختلف رفتار کودک را مشاهده کرده و آنها را ثبت کنند اما با وجود دسترسی به همه ی این شواهد خیلی معتبر نیستند.

اندازه گیری های مستقیم عملکرد دستگاه شنوایی از طریق بررسی پاسخ های تقویت شده در محیط sound fieled مثل موسیقی و اصوات محیطی و در یافت گفتار صورت می گیرند .

Boothroyd در سال 1991 نوعی بازی کامپیوتری (vidspac)برای بچه ها به مظور ارزیابی دریافت contrastهای اکوستیکی مثلا تشخیص میزان بلندی واکه ها و جایگاه صامت ها در ابتدا و انتها ی کلمه را ابداع کرده برنامه به این صورت است که بچه خودش یک شخصیت کارتونی را انتخاب می کند این شخصیت محرکات تست را ارائه می کند و بچه به تغییرات زنجیره ای محرکات پاسخ می دهد مثلا doo.doo.daa/doo.doo.doo.

برنامه به صورتی طراحی شده که پس از پاسخگویی کودک به تعداد مشخصی از تحریکات یک صفحه ی رنگی و انیمیشن به عنوان جایزه نمایش داده می شود .

Boothroyd در سال 2005 تحقیقات زیادی در زمینه ی ادیومتری با تقویت بینایی VRA به منظور بررسی الگوهای بازشناسی گفتار دریچه ی 9 ماهه انجام داد.در سال 1997 جانس و وان آلمن روش FLE ارزیابی شنوایی عملکردی را ابداع کردند که این روش در سال 2001 دوباره توسط جانسن تصحیح شد.

این روش جهت شبیه سازی موقعیت طبیعی شنیداری و تاثیرات نویز ،فاصله و inputهای بینایی بر محیط یادگیری کودک طراحی شده و از آنجایی که این ارزیابی ها در کلاس مخصوص صورت می گیرد تصویر واقعی تری را از عملکرد کودک در دنیای واقعی نسبت به یک اتاقک صدا منعکس می کند .در این قسمت موادی مثل گفتار ضبط شده ،نویز وSLMلازم است.

کلینیک سمعک

۵۰ بازديد

گوش خارجی و میانی

در تمام موجودات از جمله انسان، گوش خارجی(لاله) و مجرای گوش، بر طیف آکوستیکی اصوات رسیده به پرده گوش تاثیر د ارند. آنچه بسیار اهمیت دارد این است که اصلاحات طیفی از این طریق به زاویه صدای ورودی نسبت به محور مجرای گوش وابسته است و اطلاعاتی را در اختیار می گذارد که در تعیین موقعیت فضایی منبع صوت نسبت به سر شنونده نقش دارند. این اصلاحات کلینیک سمعک تهران صفیر  طیفی در روند مکان یابی صدا تاثیر مهمی دارند، به طوری که در برخی حیوانات، شکل و قابلیت تحرک لاله گوش موجب افزایش دریافت اطلاعات و شناسایی دقیق منبع صدا می گردد.

شاید این طور به نظر رسد که در ثبت پاسخ های برانگیخته، توجه به این مطالب چندان ضروری نیست. اما باید در نظر داشت که به هنگام تحریک در میدان صوتی، این نکات می تواند حایز اهمیت باشد. یکی از شایع ترین سو گیری ها و خطاهای بالینی در ثبت پاسخ های برانگیخته به مجرای گوش مربوط می شود. انسداد مجرا، حجم و سطح مقطع عرضی آن (برای مثال در نوزادان)، تجمع جرم در مجرای گوش، بد شکلی های مجرا و غیره، همه می توانند در تغیر یا کاهش سیگنال آکوستیکی رسیده به پرده گوش نقش داشته باشند. حتی به هنگام استفاده از گوشی داخلی، ممکن است سطح فشار صوتی (SPL) در پرده گوش با خروجی گوشی متفاوت باشد.

در انسان،پرده گوش کمی مخروطی شکل است و مساحت آن در حدود 85 میلی متر مربع است. بخش عمده ای از پرده گوش که پارس تنسا یا بخش سفت پرده نامیده می شود، از فیبرهای کلاژن شعاعی و دایره ای تشکیل شده است. این فیبرها با لایه های بافت همبند به هم متصل شده و از خارج با یک لایه اپیدرمی از اپی تلیوم صدفی که در امتداد پوست مجرای گوش خارجی قرار دارد پوشانیده شده اند. سطح داخلی پرده گوش را نیز لایه ای مخاطی از سلول های صدفی مژک دار پوشانیده است. وضعیت پرده گوش عامل مهمی در تغییر شدت یا فیلترینک طیف محرک محسوب می شود و بنابراین اطمینان از سلامت آن حایز اهمیت است.

تصویری از مقطع عرضی گوش میانی را نشان می د هد. فضای گوش میانی همراه با فضای بالایی آن یعنی اپی تمپانیک رسس، حجمی در حدود دو میلی لیتر دارد. سر استخوانچه چکشی و زایده کوتاه سندانی در فضای اپی تمپانیک قرار می گیرد. نزدیک بخش تحتانی فضای گوش میانی، دهانه شیپور استاش و نیز نقطه اتصال عضله کشنده پرده گوش قرار دارد. دیواره د اخلی فضای اصلی، شامل پرومونتوری، در برگیرنده دریچه های گرد و بیضی است. ارتعاشات صوتی از پرده گوش و به واسطه استخوانچه های چکشی، سندانی و رکابی به دریچه بیضی حلزونی می رسد. دو عضله کشنده پرده گوش و رکابی نیز بر عملکرد استخوانچه ها تاثیر داند. انقباض عضله کشنده پرده گوش موجب ایجاد کشش بر پرده و سفت شدن آن می گردد. انقباض عضله رکابی نیز کف استخوانچه رکابی را به بیرون کشیده و میرایی ارتعاشات صوتی را موجب می شود.

کاربرد سمعک ها

۵۷ بازديد

تونل (T) و فضاهای نوئل : فضاهای پر شده از مایع، درون اندام کورتی هستند. فضاهای اخیر، اجسام هر OHC را احاطه می کند. تمام فضاهای مایع در اندام کورتی با یکدیگر ارتباط دارند. سطح فوقانی اندام کورتی، تیغه مشبک نامیده می شود . (شکل 5-8 فلش بزرگ). این بخش از صفحات راس سلول های ستونی داخلی و سرها (رئوس) سلول های مویی به طور متناوب با زوائد انگشتی سلول های انگشتی داخلی، سلول های دیترز و سلول های ستونی خارجی (شکل 6-8) تشکیل شده است. اتصالات محکم بین تمام سلول های که تیغه رتیکولوم را تشکیل می دهند وجود دارد. بنابراین تونل و فضاهای Nuel در ارتباط با فضای آندولنف نیستند. مطالعات متعددی نشان داده است که مایع اندام کورتی سمعک  ، پری لنف و یا شبیه پری لنف (در ترکیبات یونی) می باشد.

زوائد محیطی (فیبرهای عصبی میلین دار (MNF) سلول های گانگلیون مارپیچی تا زمانیکه بوسیله مجموعه ای از حفره های کوچک در غشای قاعده ای بنام habenulea perforate وارد اندام کورتی می شوند، دارای میلینی هستند ( H : شکل 5-8 را ببینید.، پلیکان های کوچک) که نسبت بهICH ها در موقعیت تحتانی قرار دارد. درون اندام کورتی ، رشته های عصبی ، تشکیل دستجاب بدون میلین در موقعیت تحتانی IHC (یعنی دسته جان مارپیچ داخلی [ISB])، درون فضای تونل (یعنی دستجات مارپیچ تونل  [TSB] و در موقعیت تحتانی نسبت به هر کدام از ردیف های OHCs (یعنی دستجاب مارپیچ خارجی [OSB] می دهند. (شکل 5-8).

در اغلب آماده سازی های بافتی، TM کوچک شده و از موقعیت invivo ی خود جابجا می شود که بدلیل دهیدراسیون می باشد. با توجه به دستکاری های آماده سازی ، ویژگی ها متعددی از TM شامل لبه های جانبی تیز شده و مخروطی و نوار هانس که بعنوان یک بیرون زدگی کوچک و تیره از سطح تحتانی خود مشاهده می شود، قابل رویت است . 

سلول های مویی داخلی و خارجی:

اختصاصیت اندامک های درون سلولی و همچنین سطح IHC ها و OHC ها می تواند در میکروگراف های انتقال الکترون بخوبی مشاهده گردد. (شکل 7-8). IHC دارای یک اندام فلاک مانند، یک هسته مرکزی اندامک هایی مثل میتوکندری ها و لیزوزوم ها می باشد که در سیتوپلاسم پراکنده هستند. درست، قسمت تحتانی سطح راسی سلول، ساختاری با تراکم الکترون است که صفحه کوتیکولار (CP) نامیده می شود، اختصاصیت سطح راسی (یعنی استرئوسیلیاسی) سلول که به درون فضای آندولنف بیرون می زند. شبیه به میکروویلی موازی طویل شده می باشد.

ریز ریشه ها به درون صفحه کوتیکولار از هر استرئوسیلیوم بیرون می زنند. بر روی IHC ها، سه تا چهار ردیف استرئوسیلیا در یک خط نسبتاً مستقیم آرایش یافته اند که در یک راستای راسی- قاعده ای متمایل شده اند (شکل 6-8).

استئوسیلیا از لحاظ طولی به کوتاه ترین در ناحیه میانی و بلندترین در ناحیه جانبی سلول درجه بندی می شود. در محیط invivo (درون بدن جاندار)، بلندترین استرئوسیلیاها در ارتباط با ناحیه جانبی HS هستند. اتصالات محکم بین ستون داخلی و راس IHC و همچنین سلول حاشیه داخلی و IHC یافت می شود.

در برش عرضی جاییکه رشته های عصبی بر پایه سلول مویی تشکیل سیناپس می دهد، رشته های عصبی قابل مشاهده اند. فضای تونل (T) در ناحیه جانبی جسم ستون داخلی دیده می شود (شکل 8-7a). OHC طویل و استوانه ای بوده و به همراه هسته خود، نزدیک به پایه سلول قرار گرفته است. پایه هر OHC و انتهای عصب آن، درون منطقه جام شکل (D) سلول دیترز قرار می گیرد. اندامک های درون سلولی (یعنی میتوکندری، لیزوزوم و میکروبادی ها) در منطقه ای که در ناحیه تحتانی صفحه کوتیکولار است تجمع می یابند. یک گروه از میتوکندری ها در ناحیه تحتانی هسته ، این منطقه که در آن پایانه عصب تشکیل سیناپس می دهد را پر می کند. یک ردیف تنها از میتوکندری در مجاورت غشای پلاسمایی سلول یافت می شوند. بر روی OHC ها، سه تا پنج ردیف از استرئوسیلیا در یک الگوی W یا v شکل بر روی سطح سلول آرایش پیدا می کنند. (شکل 6-8). استرئوسلیا بر روی OHC ها، همچنین از لحاظ طولی به اندازه متوسط در ناحیه جانبی درجه بندی می شوند. در invivo ، سرهای یلندترین استرئوسیلیا (یعنی جانبی ترین) در TM قرار می گیرند.

کلینیک سمعک تهران صفیر

۵۶ بازديد

سیستم telemetry revers از دستگاه 24CI طراحی می شود تا تنها در طول فاصله زمانی کوتاهی ثبت کند. (یک سری 16 نمونه ای بعد از ارائه ی هر محرک در میزان حداکثر 10 کیلوهرتز ، یک دریچه پاسخ 1.6 میلی ثانیه ایجاد می کند. سایر سمعک وسایلی که در دسترس اند قابلیت نمونه گیری سریعتر و یا پنجره زمانی طولانی تری دارند.

کاهش محرک آرتیفکت AP چند جزئی برانگیخته الکتریکی

نگرانی اصلی در تحریک الکتریکی جایی که محرک آرتیفکت دامنه بزرگتری از پاسخ عصبی دارد خصوصیات خطی بودن و اشباع پذیری تقویت کننده داخلی است. تعدادی از پارامترهای ثبت می توانند دست کاری شوند تا محرک آرتیفکت را کاهش دهند. به این دلیل بهره تقویت کننده نسبتا پایین است (40 تا 60 دسی بل). در سیستم RE یا24 CI ممکن نیست که شکل موج محرک در طول ضربان محرک نمونه برداری شود.  باید تاخیر حداقل 35 میکروثانیه بین نقطه شروع تحریک و آغاز نمونه برداری مشخص شود. علیرغم این، اینجا اثر قابل ملاحظه ای از محرک آرتیفکت در پتانسیل ثبت شده مشهود است حتی بعد از نقطه شروع تحریک. افزایش تاخیر بین شروع محرک و آغاز نمونه برداری امکان پذیر است و در محدود کردن اثرات محرک آرتیفکت مفید می باشد. در تاخیرهای کوتاه، آرتیفکت نسبتا بزرگ محرک می تواند موجب اشباع تقویت کننده شود و پاسخ اندازه گیری شده را کاهش دهد. با تنظیم این تاخیر به طوری که به اندازه کافی طولانی باشد، ولتاژ محرک آرتیفکت به طور مناسبی زوال می یابد، وقتی نمونه برداری آغاز شود تقویت کننده در طول گستره خطی خود عمل می کند. در نهایت محرک آرتیفکت می تواند توسط انتخاب الکترود ثبت متاثر شود. ثبت معمولا با یک الکترود داخل حلزونی به عنوان فعال (مثبت) نسبت به مرجع خارج حلزونی انجام می شود. معمولا  ایمپلنت ها 16 تا 22 الکترود داخل حلزونی دارند، انتخاب الکترود ثبت در نزدیکی الکترود تحریک معمولا موجب افزایش محرک آرتیفکت می شود، همچنین پاسخ عصبی را افزایش می دهد. به همین دلیل توصیه می شود الکترود انتخاب شده تا حد ممکن به الکترود ثبت نزدیک باشد اما فاصله آن به اندازه کافی باشد که به صورت منفی تاثیر نگذارد. معمولا الکترود ثبت در کنار یک الکترود دورتر از الکترود محرک موجب کاهش مناسب در محرک آرتیفکت می شود.

با وجود تلاش هایی که در بالا ذکر شد هنوز آرتیفکت محرک الکتریکی به صورت قابل توجهی با پاسخ عصبی هم پوشانی می کند که به دلیل تقرب زمانی محرک الکتریکی و پاسخ عصبی است. معمولا برخی تکنیک های کاهش آرتیفکت نیاز است که بر پاسخ های میانگین اعمال شود تا پاسخ عصبی را از محرک آرتیفکت بیرون بکشد. تناوب قطبیت محرک در برخی موقعیت ها می تواند به صورت مناسبی آرتیفکت را حذف کند تا ECAP را ثبت کند. در کل اثبات شده است که استفاده از تکنیک تفریق دو پالس که از خصوصیت مقاوم نورون ها سود می برند در روش ثبت معتبرتر است. در شکل 12.15 این روش نشان داده شده و برای اندازه گیری NRI و NRT با نرم افزاری ادغام شده اند. معمولا یک اندازه گیری از پاسخ برای کشف پالس با و بدون پالس ماسک کننده مقدم بر آن انجام می شود. یک تئوری پشت روش افتراقی این است که اگر سطح پالس ماسکر به اندازه کافی بلند باشد سپس فیبرهای عصب شنوایی در پاسخ به پالس ماسکر برانگیخته می شوند و اگر فاصله ی بین قله ای به اندازه کافی کوتاه باشد سپس این فیبرهای عصب شنوایی در حالت مقاوم قرار می گیرند بنابراین به پروب پاسخ نمی دهند. بنابراین باید ثبت پروب تنها شامل آرتیفکت محرک پروب و پاسخ عصبی به پروب باشد. به هر حال ثبت پروب به علاوه ماسکر حاوی آرتیفکت محرک پروب خواهد بود و هیچ پاسخ عصبی به پروب ثبت نمی شود. تفریق این دو ثبت بدون اینکه بر پاسخ عصبی داده شده به پروب تاثیر بگذارد موجب حداقل شدن محرک آرتیفکت پروب می شود.

سمعک

۵۴ بازديد

توصیه هایی برای یک سمعک چند حافظه ای

اگر هر سه مورد زیر درست باشد توصیه هایی را در مورد این سمعک در نظر میگیریم :

1-بیمار برای استفاده از سمعک حداقل در دو محیطی که از نظر سایت دکتر ولدبیگیشرایط شنیداری متفاوت اند، طرح میریزد.

2-بیمار خواهان تعویض در بین برنامه ها در شرایط مختلف میباشد و توانایی ذهنی وجسمی برای انجام آن را دارد.بیشتر سمعک های چند حافظه ای بیمار را مجبور میکنند که بهه حمل واستفاده از کنترل از راه دور مایل شود. 3-بیمار یک کاهش بیشتر از  در فرکانس های بالا یا نیاز به یک بهره الحاقی بیشتر از 0dB را در 500 هرتز دارد(هر دوی این نیاز ها برای قوی ترین کاندیدها ثابت خواهد بود.

تجویز OSPL90

به عنوان تجویز  سطح فشار صدای خروجی برای یک سطح ورودی 90dB (OSPL90  ) یک تخمینی از حداکثر SPL (اندازگیری شده در کوپلر یا شبه گوش)که یک سمعک میتواند ایجاد کند، است. کلمه ی معادل وقتی که در گوش واقعی اندازگیری میشود ، پاسخ اشباع گوش واقعی یاRESR است. OSPL90 ممکن است در یک فرکانس خاص، در هر فرکانس یا در فرکانسی با بزرگترین OSPL90 بیان شود، یعنی بستگی به مفهوم دارد.تجویز OSPL90 به طور نامطلوب عامل بالقوه ای در عدم استفاده از سمعک حتی بیشتر از دادن بهره تجویزی نامطلوب است ، آنچه ما بایستی در قسمت زیر بدانیم.

قاعده کلی: جلوگیری از رنج آسیب و اعوجاج

تجویز یک سمعک با OSPL90  تجویزی به طور مطلوب آسان است. سمعک هرگز نباید موجب نارحتی فرد استفاده کننده بخاطر بلندی صدا شود.در برخی از سمعک ها بلند کردن اصوات مطلوب است اما اگر اصوات را به طور رنج آوری بلند کند استفاده کننده سمعک را مقصر میداند وبه استفاده از آن بی میل خواهد شد.متناوبا استفاده کننده ممکن است V.C را پایین بیاورد اما این کار تاثیر کمتری در کاهش اصوات ورودی در آن سطح ایجاد میکند. وقتی یک فرد با شنوایی نرمال نارحتی از بلندی را تجربه میکند،ممکن است مساوی با چیزی ناخوشایند باشد،اما هیچ وسیله مصنوعی جهت مقصر دانستن آن وجود ندارد.

سمعک هرگز اصوات را آنقدر شدید تولید نمی کند که آسیب به باقی مانده شنوایی فرد را بیشتر کند.احتمال آسیب با تاثیر گذاری مقداری بیشتر از OSPL90 وجود دارد که به طور جداگانه در بخش 9.7 بحث میشود.

سمعک اصوات را برای فرد استفاده کننده به گونه ای تحریف نخواهد کرد  که آنها را به صورت اعوجاج دریافت کند.اگر OSPL90 به طور شایسته ای توسط یک محود کننده تراکمی کنترل نمی شود ورودی های قوی خروجی هایی با برش قله ایجاد میکند وخروجی محتوای مقدار زیادی اعوجاج خواهد بود.

اگر سمعک واقعا به مقدار بیشتری از OSPL90 برای فرد نیاز دارد ، احتمتلا سمعک با یک باتری یا رسیور کوچکتر یا هر دو بدون تلف کردن عمر باتری ساخته شده است.احتمالا استفاده کننده توانسته یک سمعک کوچکتر بدون ارزش قائل شدن در نحوه ی عملکردش دریافت کند.بنابراین اینها همه دلایلی برای ایجاد نکردن OSPL90 بسیار بالا هستند.
منبع: 

www.tehransafir.com

سمعک چیست

۴۹ بازديد

نیستاگموس جهت متغیرباتوجه وضعیت سر

قبل ازپیشنهاد درگیری سیستم محیطی، باید دو سمعک وضعیت دیگر که می توانند بدون وجود ناهنجاری های

ocular-motor ، نیستاگموس وضعیتی ایجاد کنند، بررسی شود. سردردهای میگرنی می توانند

نتایجی مشابه این یافته ها وهم چنین عدم تقارن ملایم درتست کالریک، ایجاد کنند. هیچ الگوی خاصی

ازنیستاگموس وضعیتی نشان دهنده میگرن نیست. به این دلیل که میگرن وdizziness وابسته به

میگرن تشخیص های استثنا هستند، بنابراین درصورتی که معرفی کامل بیماربرای درگیری سیستم

محیطی متقاعد کننده نباشد باید این نکته رادرذهن داشته باشیم. تولید حرکات چشمی ناهنجار به علت

اختلالات اضطراب، تاحدی کمترثبت شده اند. معمول ترین حرکات چشمی تشخیص داده شده که

وابسته به استرس هستند به خصوص مربوط به علائم استرسی که درپروسه آزمایش ایجاد شده باشد، 

موج های جهشی مربعی بزرگ می باشند (موج های مربعی با5تا 15 درجه قوس همراه باوقفه های

درون ساکادی نرمال). این نوع ساکاد ناگهانی تنها باحذف سرکوب، ثبت می شود. نیستاگموس جهشی

وضعیتی کلاسیک باماهیت جهت ثابت یاجهت متغیر، توسط اختلالات اضطراب نیزمی تواند

برانگیخته شود.

تحریکات کالریک

آزمون کالریک محتمل ترین تست برای تعیین محل ضایعه محیطی درسمت راست یاچپ، با استفاده

ازاطلاعات مربوط به حرکات چشمی قابل تکرارو آبجکتیو، می باشد. دراین آزمون ازتحریکات

غیرفیزیولوژیک برای بررسی عملکردسیستم درطول حرکات سراستفاده می شود، به طوریکه یک

سمت تحریک می شود وسمت دیگربه طور همزمان مهار می شود. بااین وجود، آزمون کالریک تنها

تست موجود دراین مجموعه است که عملکرد یکطرفه لابیرنت را ارزیابی می کند اما تنها برای

کانال افقی کاربرد دارد.

سه روش اولیه برای انتقال تحریک کالریک عبارتنداز: سیستم حلقه بسته آب ( آب دریک بالن لوله

ای کوچک که تامجرای شنوایی خارجی گسترش دارد، به گردش درمی آید)؛ سیستم حلقه بازآب (آب

مستقیما به مجرای شنوایی خارجی وارد می شودو سپس ازآن خارج می شود)؛ وجریان هوا.

درهریک ازاین روش ها، آب یاهوا دردمایی بالاتریا پایین تراز دمای بدن تنظیم می شود، به

طورتیپیک درسیستم حلقه بازآب، دمای 44° برای گرم و 30° برای سردبه کار می رود. همه این

روش ها زمانی معتبراند که پرده تیمپان سالم باشد. درصورتی که پرده تیمپان پاره باشد یادارای لوله

تهویه کوتاه باشد، استفاده ازروش تحریک حلقه بسته آب مناسب تراست. خلاصه مطالعات درمحیط

های زمینی و نیزمحیط های دارای وزن کم، نشان می دهد که حداقل دومکانیسم اجرایی برای تولید

پاسخ VOR کالریک نسبت به تغییرات دما وجود دارد. یکی ازاین مکانیسم ها که به نظر می رسد

درآزمایشات روتین قطعی باشد شامل جاذبه وتغییرات چگالی می باشدکه دراثرگرم یاسردشدن

آندولنف درکانال افقی رخ می دهد