سمعک یونیترون

در این وبلاگ به بررسی انواع سمعک ها و کاربرد آن ها می پردازیم

کلینیک سمعک تهران صفیر

۵۶ بازديد

سیستم telemetry revers از دستگاه 24CI طراحی می شود تا تنها در طول فاصله زمانی کوتاهی ثبت کند. (یک سری 16 نمونه ای بعد از ارائه ی هر محرک در میزان حداکثر 10 کیلوهرتز ، یک دریچه پاسخ 1.6 میلی ثانیه ایجاد می کند. سایر سمعک وسایلی که در دسترس اند قابلیت نمونه گیری سریعتر و یا پنجره زمانی طولانی تری دارند.

کاهش محرک آرتیفکت AP چند جزئی برانگیخته الکتریکی

نگرانی اصلی در تحریک الکتریکی جایی که محرک آرتیفکت دامنه بزرگتری از پاسخ عصبی دارد خصوصیات خطی بودن و اشباع پذیری تقویت کننده داخلی است. تعدادی از پارامترهای ثبت می توانند دست کاری شوند تا محرک آرتیفکت را کاهش دهند. به این دلیل بهره تقویت کننده نسبتا پایین است (40 تا 60 دسی بل). در سیستم RE یا24 CI ممکن نیست که شکل موج محرک در طول ضربان محرک نمونه برداری شود.  باید تاخیر حداقل 35 میکروثانیه بین نقطه شروع تحریک و آغاز نمونه برداری مشخص شود. علیرغم این، اینجا اثر قابل ملاحظه ای از محرک آرتیفکت در پتانسیل ثبت شده مشهود است حتی بعد از نقطه شروع تحریک. افزایش تاخیر بین شروع محرک و آغاز نمونه برداری امکان پذیر است و در محدود کردن اثرات محرک آرتیفکت مفید می باشد. در تاخیرهای کوتاه، آرتیفکت نسبتا بزرگ محرک می تواند موجب اشباع تقویت کننده شود و پاسخ اندازه گیری شده را کاهش دهد. با تنظیم این تاخیر به طوری که به اندازه کافی طولانی باشد، ولتاژ محرک آرتیفکت به طور مناسبی زوال می یابد، وقتی نمونه برداری آغاز شود تقویت کننده در طول گستره خطی خود عمل می کند. در نهایت محرک آرتیفکت می تواند توسط انتخاب الکترود ثبت متاثر شود. ثبت معمولا با یک الکترود داخل حلزونی به عنوان فعال (مثبت) نسبت به مرجع خارج حلزونی انجام می شود. معمولا  ایمپلنت ها 16 تا 22 الکترود داخل حلزونی دارند، انتخاب الکترود ثبت در نزدیکی الکترود تحریک معمولا موجب افزایش محرک آرتیفکت می شود، همچنین پاسخ عصبی را افزایش می دهد. به همین دلیل توصیه می شود الکترود انتخاب شده تا حد ممکن به الکترود ثبت نزدیک باشد اما فاصله آن به اندازه کافی باشد که به صورت منفی تاثیر نگذارد. معمولا الکترود ثبت در کنار یک الکترود دورتر از الکترود محرک موجب کاهش مناسب در محرک آرتیفکت می شود.

با وجود تلاش هایی که در بالا ذکر شد هنوز آرتیفکت محرک الکتریکی به صورت قابل توجهی با پاسخ عصبی هم پوشانی می کند که به دلیل تقرب زمانی محرک الکتریکی و پاسخ عصبی است. معمولا برخی تکنیک های کاهش آرتیفکت نیاز است که بر پاسخ های میانگین اعمال شود تا پاسخ عصبی را از محرک آرتیفکت بیرون بکشد. تناوب قطبیت محرک در برخی موقعیت ها می تواند به صورت مناسبی آرتیفکت را حذف کند تا ECAP را ثبت کند. در کل اثبات شده است که استفاده از تکنیک تفریق دو پالس که از خصوصیت مقاوم نورون ها سود می برند در روش ثبت معتبرتر است. در شکل 12.15 این روش نشان داده شده و برای اندازه گیری NRI و NRT با نرم افزاری ادغام شده اند. معمولا یک اندازه گیری از پاسخ برای کشف پالس با و بدون پالس ماسک کننده مقدم بر آن انجام می شود. یک تئوری پشت روش افتراقی این است که اگر سطح پالس ماسکر به اندازه کافی بلند باشد سپس فیبرهای عصب شنوایی در پاسخ به پالس ماسکر برانگیخته می شوند و اگر فاصله ی بین قله ای به اندازه کافی کوتاه باشد سپس این فیبرهای عصب شنوایی در حالت مقاوم قرار می گیرند بنابراین به پروب پاسخ نمی دهند. بنابراین باید ثبت پروب تنها شامل آرتیفکت محرک پروب و پاسخ عصبی به پروب باشد. به هر حال ثبت پروب به علاوه ماسکر حاوی آرتیفکت محرک پروب خواهد بود و هیچ پاسخ عصبی به پروب ثبت نمی شود. تفریق این دو ثبت بدون اینکه بر پاسخ عصبی داده شده به پروب تاثیر بگذارد موجب حداقل شدن محرک آرتیفکت پروب می شود.